سلام دوست عزيز جناب .... ممنون که به هردوتا وبلاگامون سر ميزنيد ... راستش وبلاگ گل گلدون من هميشه يکشنه ها آپ ميشه و اين يکي وبلاگ روز مشخصي نداره .. جواب کامنت هايي که توي اون يکي وبلاگ گذاشته بودين رو اينجا ميدم اخه اونجا يکم شلوغ پلوغه شايد جواب رو نبينين ....ولي اگه دوست داشته باشين همونجا ميدم ... و اما صحبتي که درباره پا وب سوم اون يکي وبلاگ کرده بودين ... من نه از عشق ميترسم و نه از وصال ... اگه اون حرف رو زدم شايدبه خاطر اين باشه که شيريني انتظار و دوري و بي قراري هاش رو بيشتر دوست دارم ... ترس من شايد از عادت ها باشه .. و اين ترس از عادت فقط درباره عشق نيست من هميشه از عادت کردن ميترسيدم ... ولي هرگز به خاطر اين ترس از حرکت نايستادم چون ماندن و سکون کردن نوعي مرگ تدريجي هست ... راستش تمام پا وب هايي که اونجا مينويسم برخواسته از عواطف و احساسات روزانه يا شايد بهتر بگم هفتگيمه ... گاهي توشون ترس هست و گاهي اميد ... گاهي دلتنگي و گاهي شوق وصال ... ولي يه چيز توي همشون ثابته و اونم عشقه البته اينم ثابت نيست چون هر بار و هر لحظه و به صورت اغراق گونه بگم که با هر نفسي که ميشکم اين عشق بيشتر ميشه و شايد محرک اين عشق سعيد بوده باشه اما اين عشق فقط محدود به سعيد نميشه ... به خاطر يک سري مسائل نميتونم اين مطلبم رو ادامه بدم ... ممنون به خاطر همه چيز ... يا حق